تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند اقدامات جهادی است ؛ نمونه ایی از آن در مالزی

اقتصاد مقاومتی ، اقدامات جهادی ، برند سازی ، انجمن بازاریابی آمریکا ، یک مالزی ، ایجاد اشتغال پایدار ، کارآفرینان ، گسترش اتحاد ملی .

کلمات کلیدی: اقتصاد مقاومتی ، اقدامات جهادی ، برند سازی ، انجمن بازاریابی آمریکا ، یک مالزی ، ایجاد اشتغال پایدار ، کارآفرینان ، گسترش اتحاد ملی .

تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند اقدامات جهادی است به نمونه ایی از آن در مالزی توجه فرمایید:

هر کس به فراخور حال و روز خود، به تناسب نیاز خود، و بسته به سابقه‌ی خود، تعریفی از برند و برند سازی دارد ، انجمن بازاریابی آمریکا، برند را به این صورت تعریف میکند:

برند یعنی یک نام، عبارت، نشانه یا علامت یا ترکیبی از اینها که با هدف متمایز کردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمت یک فروشنده با کالا و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود.

همگان می دانیم برند یا یک نام تجاری ،زمانی موفق و ارزشمند است که توسط مردم مورد استقبال قرار گیرد . هر چند ارزش یک برند بیشتر معنوی است اما برای هر کار آفرینی که در حوزه های جغرافیایی خاص ( و محدود) به فعالیت می پردازد دانستن ارزش مادی برندی که با آن تولید ، مارکت و بیزنس می نماید نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است .

شاید همگام با تعریف برند ، تعاریف متعددی نیز برای برند ملی وجود داشته باشد ، اما من* تعریف خاصی از برند ملی دارم و آنهم اینکه :

برند ملی هویت ملی هر ملتی است ؛ برند ملی خط قرمز ملتهاست چون تنها با اتکا به آن است که جنبش اشتغالزایی زنده می ماند و ما می توانیم به آینده فرزندان مان امیدوار باشیم.

امروز وقتی در حال وب گردی و یافتن مقالات جدید و بروز دنیا بودم ناگهان مقاله ایی توجهم را جلب نمود به نحوی که تصمیم گرفتم با برداشتی آزاد به طرح آن بپردازم :

دولت مالزی چند سال قبل حدود سالهای 2011-2012 ، در کنار تلاش های فراوانی که برای تشویق کارآفرینان محلی انجام داد اقدام به خلق و معرفی برندی ملی تحت عنوان 1Malaysia نمود و به ایجاد فضایی استثنایی و ویژه برای کسانی که می خواهند بدون دغدغه برندینگ ، به نحو محسوسی فضای کسب و کار خود را توسعه داده و به تولید و اشتغال زایی ملی بپردازند، اقدام نمود.

البته دولت مالزی در اقدامی بسیار ویژه اقدام به معرفی برنامه دیگری تحت عنوان “One District One Industry (Satu Daerah Satu Industri) programme” یا برنامه یک ناحیه یک کارخانه که به نام مخفف SDSI programme شناخته می شود ،نیز نمود تا کار آفرینان داخلی و محلی با کمترین دغدغه ممکن به معرفی و فروش کالاهای تولید خود بپردازند.

حرکتی انقلابی و مهم در جهت حمایت از تولید و کارآفرین و صنعتگر ملی که موجب اشتغالزایی و تشویق کارآفرینان محلی و داخلی شده است.

دولت مالزی در برنامه ایجاد برند ملی خود تحت عنوان 1Malaysia نه تنها به دنبال ایجاد یک همصدایی و اتحاد در جامعه چند نژادی و قومیتی خود بود، بلکه بدنبال تامین نیاز های اولیه و مصرفی جامعه ، بخصوص افراد متعلق به خانوارهای با درآمد پایین و متوسط با قیمتی مناسب و معقول بود.

اقتصاد مقاومتی ، اقدامات جهادی ، برند سازی ، انجمن بازاریابی آمریکا ، یک مالزی ، ایجاد اشتغال پایدار ، کارآفرینان ، گسترش اتحاد ملی .این روش برندینگ انتخاب مطمئنی برای کارآفرینان محلی است تا به مارکت محصولات خود بدون دغدغه برندینگ و معرفی کالا و برند بپردازند.

شاید بیشترین جاذبه و مزیت رقابتی این نوع برندینگ قیمت محصولات آن است که بین 30 الی 50 درصد کمتر از محصولات تولیدی برند های رقیب است . البته دولت مالزی مکان های عرضه خاصی را نیز برای ارائه این نوع از محصولات همانند مراکز عرضه همیشه حراج نیز در نظر گرفت است .

برند 1Malaysia مورد استقبال گسترده مصرف کنندگان قرار گرفت و دولت نیز با افزودن سه دسته کالایی دیگر علاوه بر آن چیزهایی که در این برند موجود بود یعنی : فروش ماهی تازه ، کتاب و محصولات نساجی به محبوبیت و مقبولیت این برند افزود.

برند های محلی تحت پوشش برنامه (One District One Industry) یا یک ناحیه یک کارخانه

برنامه (SDSI) یا همان یک ناحیه یک کارخانه نیز توسط دولت مالزی برای مهیا نمودن شرایط عرضه و فروش برای کارآفرینانی که تمایل به تولید برند شخصیشان را دارند توسط دولت مالزی معرفی گردید.

در این برنامه کارآفرینان این فرصت را دارند تا برند خود را بر اساس پتانسیل شخصی تولید نموده و از طریق یک سیستم و کانال هایپرمارکت معرفی نموده و بفروش برسانند.

این برنامه سکوی پرتابی است برای توزیع محصولات برند های محلی از طریق هایپرمارکت های معروف و شناخته شده است که در اختیار تولید کنندگان و صاحبان برند کارآفرین محلی قرار می گیرد.

این فرصتی است برای کارآفرین تا هایپر مارکت ها بین المللی از طریق شعب خارجی و بین المللی خود اقدام به معرفی و فروش محصولات آنها در خارج از مالزی نماید ( البته دولت طی قرار داد خاصی که در برنامه گنجانده است هایپر مارکتها را ملزم نموده است که در صورت احراز شرایط خاص کیفیتی از سوی محصولات تولید داخل اقدام به معرفی آنها در شعب خارج از مالزی خود بنماید).

در برنامه (SDSI) کالاهایی همچون نوشیدنی ها ، مواد غذایی، صنایع دستی ، محصولات زیبایی ، لباس و اکسسوری قرار دارد و دولت این فرصت استثنایی را برای زنده ماندن صنعت و ایجاد اشتغال پایدار برای کارآفرینان داخلی مهیا نموده است .

اما نکات کلیدی از دید من
در تعریف جامعتری از برند می بینیم :

برند مهیا کننده نیازهای عقلی و احساسی فرد از طریق ساده سازی و در دسترس قرار دادن مولفه های تاثیر گذار است . انتخاب یک برند امری کاملا شخصی است و اعتماد به یک برند تنها و تنها امری ساختنی است نه ایجادی و دستوری یعنی اعتماد به یک برند بر اساس مولفه هایی در فرد شکل می گیرد و اعتماد سازی تنها به واسطه دارا بودن برخی از عوامل مهم و تاثیر گذار است که شکل می گیرد.

انتخاب یک برند یا کالا تنها زمانی صورت می پذیرد که نیاز های مادی ، فرهنگی ، اجتماعی و احساسی فرد مصرف کننده یا خریدار با ارزشها ، مزیت های رقابتی و داشته های یک کالا یا یک برند مطابقت و هم پوشانی داشته باشد.

به هر حال برخی از عوامل تاثیر گذار بر انتخاب یک برند عبارتند از :
1- عوامل فرهنگی و اجتماعی
2- قیمت و قدرت خرید مردم
3- محل عرضه

اقتصاد مقاومتی ، اقدامات جهادی ، برند سازی ، انجمن بازاریابی آمریکا ، یک مالزی ، ایجاد اشتغال پایدار ، کارآفرینان ، گسترش اتحاد ملی .

با نگاهی به دو برنامه 1Malaysia و (SDSI) حمایتی توسط دولت مالزی در می یابیم طراحان آن به خوبی به تمام زوایای این مولفه های تاثیر گذار بر انتخاب مصرف کننده توجه نموده اند.

دولت مالزی در این طرح به فکر کمک به گسترش اتحاد ملی بود ، انتخاب نام برند “یک مالزی” نشان از مطالعه طولانی مدت ، صحیح و بجای دست اندرکاران طرح بر روی عوامل تاثیر گذار بر مصرف کنندگان دارد ، به علاوه همانگونه که گفته شد دولت با راه اندازی این برند به نوعی به صحیح ترین وجه ممکن هم به اقتصاد ملی و هم به اقتصاد خانواده کمک نموده است.

دولت با ایجاد این برند و پیداه سازی این طرح بخوبی می تواند پروژه های حمایتی خود را هم برای مردم و هم برای صنعت به اجرا درآورد.

در این طرح به نکته بسیار مهمی نیز توجه شده است و آنهم امور فرهنگی و اجتماعی است، مصرف کنندگان نیاز های خود را در بستر تبلیغات فرهنگی منطبق با ارزش های جامعه دریافت می نمایند و دولت نیز به خوبی از ایجاد ناهنجاری های اجتماعی ممکن جلوگیری می نماید.

در این طرح تولید کنندگان نیز با اطمینان خاطر از وجود بازار های مصرفی تنها به تولید می پردازند، هزینه های سربار را کاهش می دهند و با اطمینان خاطر به طرح های توسعه ایی خود می اندیشند …

در پروژه یک ناحیه یک کارخانه SDSI نیز دولت با ایجاد فرصتی طلایی بستر مناسبی را برای صاحبان برند داخلی ایجاد نموده است ؛ فرصتی که با آن کارآفرینان براحتی می توانند در کنار برند های بزرگ عرض اندام و رقابت نمایند ، خود را در معرض معرفی بین المللی قرار دهند ، وارد حوزه های جغرافیایی جدید گردند ، ارز آوری نمایند و در مجموع اشتغال زایی کنند و به پایداری فرصت های شغلی قبلی کمک نمایند.

پروژه هایی که می توان آنها را در زمره پروژه های جهادی و نجات بخش اقتصاد ملی هر کشوری از جمله ایران دانست.

آیا می توان امیدوار بود روزی شاهد حمایت های اینچنینی از صنعت باشیم ؟
آیا با طراحی ، عرضه و اجرای چنین پروژه های نمی توان اهداف اقتصاد مقاومتی را محقق نمود ؟

دكتر محمد بقايي* 

دکترداروساز و پژوهشگر صنعت كازمتيک

Edited by Artan Akheri
دکتر محمد بقایی

دکتر محمد بقایی

دکتر داروساز و پژوهشگر صنعت کازمتیک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط